نظریه افق انتظار و دریافت یاووس   18 خرداد 1395

 

سخنران:  سرکار خانم  مرضیه خزایی 

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فرانسه از دانشگاه شهید بهشتی تهران

 

ویرایش و تنظیم متن سخنرانی: خانم رقیه بهادری  

دکتر انوشیروانی:
با سلام خدمت خانم خزایی. موضوع صحبت ایشان در باره یکی از رویکردهای نقد ادبی است که به نقد خواننده‌محور هم شناخته می‌شود.
خانم خزایی:
با سلام خدمت استادان محترم و دوستان گرامی، از اینکه این وقت را دراختیار من قرار دادید، سپاسگزارم. حلول ماه مبارک رمضان را هم به همگی عزیزان تبریک می‌گویم.
مطلبی که در ادامه ارائه خواهم داد معرفی کوتاهی از نظریۀ دریافت و افق انتظار هانس-روبر یاووس است، که خاستگاه آن مطالعات فیلسوفانی چون هایدگر و اینگاردِن (Ingarden) است.  زیرا آنان معقتقد بودند که متن ادبی بدون در نظر گرفتن نقش فعال خوانندۀ آن همواره ناتمام باقی می‌ماند
روش‌های نقد ادبی بر آمده از قرن 19 بیشتر مؤلف‌محور بودند و بر نقش مؤلف به عنوان خالق متن و  آفرینندۀ معنای اثر تأکید می‌کردند. بر این اساس هر متن تنها یک معنا داشت که آن هم توسط مؤلف آن متن ایجاد شده بود. ساختارگرایان و فرمالیست‌ها  نیز متن را ساختاری بسته یا به عبارت دیگر یک سیستم در نظر می‌گرفتند که تنها با تکیه بر این سیستم، و ایجاد ارتباط بین فرم و محتوا بود که امکان استخراج معنای اثر فراهم می‌آمد. در این بین، هر چند که خواننده، عاملی اصلی در ارتباط روایی بود، نادیده انگاشته می‌شد
در واقع، از آنجائیکه خواننده دریافت‌کنندۀ نهایی اطلاعات ارائه شده توسط متن و تولیدکنندۀ نهایی معنای آن است، نقش بسیار مهم و اساسی را در این میان بر عهده دارد.
 (Marc Lits, Du récit au récit médiatique, Bruxelles, Édition De Boeck université, 2008, p. 88)
همچنین خواننده با خوانش متن، آنرا مجدداً به روزرسانی و وارد تاریخ کرده و نیز به خدمت جامعه در می‌آورد.
تئوریسین‌های نظریۀ دریافت با تأکید بر نقش اساسی خواننده اثر، از دو نوع دریافت متن سخن می‌گویند، این دو نوع دریافت ابزارهای تجزیه و تحلیل برای خوانش بهتر متن و تفسیر آن را تشکیل می‌دهند. اولین نوع آن که توسط هانس-روبر یاووس در کتابش با عنوان (Esthétique de la réception) بیان می‌شود، خواننده را کانون تئوری ادبی معرفی می‌کند.
(Isabelle Kalinowski, Hans-Robert et l'esthétique de la réception, Revue germanique internationale, 1997, p. 151.)
و دومین نوع آن  که مطالعه تأثیرات (ذکر شده در) متن را در برمی‌گیرد، توسط مؤلف گان ایزر در مقدمه رساله‌اش تحت عنوان «عمل خوانش»: (L'acte de lecture) ارائه می‌شود. تئوری ایزر، تئوری دریافتی بر پایۀ نظریات و داوری‌های تاریخی خواننده است.
(Marc Lits, Du récit au récit médiatique, Bruxelles, Édition De Boeck université, 2008, p. 93.)
باید اضافه کنم که یاووس به عنوان پایه‌گذار تئوری دریافت، اولین فردی نبود که این عبارت: دریافت، را بکار برد. بلکه حدودا 40 سال قبل از او ساختارگرایان پراگ این عبارت را بکار برده بودند.
(Isabelle Kalinowski, Hans-Robert et l'esthétique de la réception, Revue germanique internationale, 1997, p. 155
به علاوه، دریافت در ادبیات و در فرهنگ نقد ادبی به معنای: دریافت اثری توسط جامعه (مردم) است که به مکان و زمانی که اثر در آن جای می‌گیرد وابسته است. «بررسی دریافت یک متن، به معنای پذیرش این واقعیت است که خوانش یک اثر همواره دریافتی است که به زمان و مکانی که اثر در آن جای می‌گیرد وابسته است.»
(Joêlle Garde-Tamine et Marie Claude  Hubert, Dictionnaire de critique littéraire, Paris, Armand Colin, 2002, p. 174
بر طبق این تعریف، تئوری دریافت هانس-روبر یاووس  برای تحلیل آثار ادبی بر دو عامل «خوانش» و «جامعه (مردم: خوانندگان)» تأکید می‌ورزد. یاووس به عنوان پایه‌گذار این تئوری، عبارت «افق انتظار»  را برای اولین بار  در تاریخ ادبیات بکار برد. او می‌گوید ارزش زیبایی‌شناسانه این نظریه  در بازسازی افق انتظار خوانندگان اولیه ..................... 

جهت دریافت فایل کامل این بحث مطالعه آن اینجا را کلیک  کنید

دریافت فایل : نظریه افق انتظار و دریافت یاووس  

                                                                لطفا نظر بدهید

توجه: در هنگام ارسال نظرات، اشاره به عنوان دقیق مقاله و مبحث ضروری است

 

بازگشت به آرشیو سالیانه